یکی از اصطلاحات قرآنی «بنی آدم» است. خداوند در قرآن انسان را به عناوین گوناگونی معرفی یا مورد خطاب قرار می دهد. گاه با توجه به ویژه بدنی و خصوصیت بی مو و کرک و پشم بودنش به بشره و پوست آشکار و هویدایش اشاره می کند و او را «بشر» می نامد؛ گاه دیگر به ویژگی روانی او توجه داشته و او را «انسان» می نامد(اعراف، آیه 26) که یا اهل انس گرفتن و الفت گرفتن با همه هستی است و یا اهل نیسان و فراموشی است؛ و گاه دیگر او را به عنوان «ناس» و مردم می نامد(فاطر، آیه 15) تا موجودیت اجتماعی او را مورد تاکید قرار دهد؛ زیرا «ناس ینوس نوسا، به معنای پیچ و تاب خوردن و در هم رفتن است؛ راندن و حرکت هایی که این گونه است نیز «ناس» نامیده می شود. به هر حال، وقتی به توده در هم تابیده و پیچ خورده مردم نگاه می شود، این معنا به ذهن می آید. از همین روست که ناس را به توده مردم که جمع شده و حرکتی در هم دارند اطلاق می شود.
اما وقتی اصطلاح بنی آدم و فرزند آدم به میان می آید، مراد ویژگی است که این نوع از آفریده ها از اصل خودشان یعنی حضرت آدم(ع) به ارث برده اند. در حقیقت خداوند در این موارد بر آن است تا انسان را به اصل خودشان توجه داده و او را نسبت به اموری آگاه و دانا ساخته و از اموری برحذر دارد که ارتباط تنگاتنگی با مساله حضرت آدم(ع) دارد.
در آیات قرآنی برای حضرت آدم(ع) اموری بیان شده که عبارتند از:
1. خلقت از گل یعنی آب و خاک: در آیات قرآنی بیان شده که آدم از عصاره آب و خاک است، همان طوری که جنیان از عصاره آتش هستند. نطفه ای که فرزندان آدم(ع) نیز از آن آفریده می شوند، همان عصاره آب و خاک است.(اعراف، آیه 12؛ مومنون، آیات 12 و 14؛ صافات، آیه 11؛ ص، آیه 71)
2. دمیدن و نفخ روح: دومین ویژگی حضرت آدم(ع) دمیدن روح الهی در کالبد اوست که از آن به نفس و روان تعبیر می شود(اعراف، ایه 12؛ ص ، آیه 76) همین مساله در باره فرزندان آدم نیز مطرح است.(سجده، آیه 19)
3. تعلیم اسماء: از ویژگی های حضرت آدم(ع) تعلیم اسماء به اوست (بقره، آیه 31) همین مساله به اشکال گوناگون درباره فرزندان آدم(ع) نیز در آیات قرآنی مطرح شده است. البته تعلیم خاص برای همه فرزندان نیست ولی برای فرزندان آدم است.
4. مسجود فرشتگان: فرشتگان همگی بر آدم(ع) سجده کردند، این مساله نسبت به فرزندان آن نیز البته نه همه و اما در پیامبران و فرزندان صالح اش مطرح شده است.(بقره، آیه 34؛ حجر، آیه 30)
5. خلافت الهی: خداوند حضرت آدم(ع) را خلیفه خود قرار داد(بقره، آیه 30) و این خلافت برای فرزندان او نیز ثابت است. البته این ثبوت یا به عمومیت است یا نسبت به افراد خاص؛ زیرا اختلافی است؛ با این همه ثبوت آن برای فرزندان آدم(ع) چیزی نیست که در آن تردیدی شده باشد؛ زیرا دست کم پیامبران و یا برخی از مومنان به این مقام دست یافته اند.
6. کرامت : خداوند حضرت آدم(ع) را به خلافت و علم لدنی و روح خویش کرامت بخشید، همین کرامت برای فرزندانش نیز اثبات شده است.(اسراء، آیه 70)
7. عهدگیری: از حضرت آدم(ع) عهد گرفته شد و همین عهد نیز برای فرزندانش نیز ثابت است.(اعراف، آیه 172)
8. نیازمندی به پوشش و لباس: از آن جایی که حضرت آدم(ع) با خوردن از میوه درخت ممنوع، عریان و نیازمند لباس شد، و فرزندانش نیز چنین نیازی پیدا کردند، خداوند به این نیاز به عنوان بنی آدم(ع) اشاره می کند.(اعراف، ایه 26)
9. زینت و آراستگی: انسان نیازمند آراستگی است؛ این نیازی است که حضرت آدم(ع) با گرفتن از برگ های درختان خواست به آن دست یابد تا زشتی ها را بپوشاند و بدن خویش را نهان کند. در فرزندان آدم نیز این نیاز بیان شده است.(اعراف، آیه 31)
10. خوردن و نوشیدن: آدم(ع) نیازمند خوردن و نوشیدن بود و همین مساله او را به درخت ممنوع و چشیدن از آن نزدیک کرد. البته وقتی از آن درخت خورد، مشکلاتش افزون شد و شرایط برای تامین نیازهای خوراکی و نوشیدنی اش بدتر شده به طوری که گرفتار گرسنگی و تشنگی شد.(طه، آیات 117 تا 121) فرزندان آدم نیز این نیاز را دارند.(اعراف، آیه 31)
11. نیاز به هدایت: وقتی آدم(ع) هبوط کرد نیازمند هدایت الهی شد(بقره، آیه 37) همین نیاز برای بنی آدم نیز ثابت است.(اعراف، آیه 35)
12. فتنه ابلیس و شیاطین: حضرت آدم(ع) گرفتار فتنه ابلیس شد و از بهشت بیرون رانده شد؛ همین مساله برای بنی آدم نیز مطرح است که دچار فتنه شیطان شوند و زشتی هایشان آشکار شود و زیبایی هایشان از دست برود.(اعراف، آیه 27)
13. دشمنی ابلیس و شیاطین: حضرت آدم(ع) دشمنی چون ابلیس داشت و خداوند از او عهد گرفت تا فریب شیطان را نخورد، ولی او به دشمنی او توجهی نکرد و عهد را کنار گذاشت؛ همین امر در فرزندان آدم نیز مطرح است.(یس، آیه 60)
14. تکریم آدم به نعمت های خاص: خداوند به آدم(ع) نعمت های خاص چون ابزارهای متنوع حمل نقل خشکی و دریایی و هوایی، رزق طیب و تفضیل بر آفریده هایش داده است؛ همین نیز در فرزندان آدم نیز اثبات شده است.(اسراء، آیه 70)